بزرگان لرستان ایل بیرانوند ایل بالاگریوه پاپی طوایف کوهدشت طرهان طوایف نورآباد دلفان ایل باجولوند طایفه سگوند ایل حسنوند سلسله

بزرگان لرستان ایل بیرانوند ایل بالاگریوه پاپی طوایف کوهدشت طرهان طوایف نورآباد دلفان ایل باجولوند طایفه سگوند ایل حسنوند سلسله

بزرگان لرستان ایل بیرانوند ایل بالاگریوه طوایف کوهدشت ترهان طرهان طوایف نورآباد ایل باجولوند طایفه سگوند طایفه دالوند طایفه چگنی ایل حسنوند ایل پاپی. طایفه زیدعلی بیرانوند بارانی بیرانوند کربیرانوند صفربیرانوند میخک چرمارن شمس الدین یاراحمد
بزرگان لرستان ایل بیرانوند ایل بالاگریوه پاپی طوایف کوهدشت طرهان طوایف نورآباد دلفان ایل باجولوند طایفه سگوند ایل حسنوند سلسله

بزرگان لرستان ایل بیرانوند ایل بالاگریوه پاپی طوایف کوهدشت طرهان طوایف نورآباد دلفان ایل باجولوند طایفه سگوند ایل حسنوند سلسله

بزرگان لرستان ایل بیرانوند ایل بالاگریوه طوایف کوهدشت ترهان طرهان طوایف نورآباد ایل باجولوند طایفه سگوند طایفه دالوند طایفه چگنی ایل حسنوند ایل پاپی. طایفه زیدعلی بیرانوند بارانی بیرانوند کربیرانوند صفربیرانوند میخک چرمارن شمس الدین یاراحمد

تاریخچه ایل بیرانوند

ایل بیرانوند از قدیمی ترین مردمان و ایلات و ساکنان لرستان ایلام خوزستان و غرب ایران هستند که جمعیت هایی از این ایل به علت جنگ ها و تبعید از زمان صفوی تا رضا شاه در کاشان ورامین قزوین بجنورد آشخانه گنبد کاووس و شیراز و ایذه زندگی میکنند. قبل از به قدرت رسیدن صفویه بیرانوندها در مناطق ایذه و پشتکوه ساکن بودند اما پس از درگیری شاه عباس صفوی با اتابک لرستان و طایفه بیرانوند بسیاری از بیرانوندها قتل عام شدند و عده بسیار کمی از آنها به مناطق اطراف گریختند. سپس پس از گذشته سالها یکی از آنها از مناطق اطراف به نورآباد دلفان رفته و با  دختر یکی از خوانین نورآباد ازدواج میکند و صاحب پسری میشود و نام جد اعلای خود یعنی بیران را بر او میگذارد. بنابراین نسل امروز بیران و شجره نامه فعلی ایل بیرانوند نسل این ایل را تا بیران دوم نشان میدهد. بیران نیز صاحب دو فرزند به نام های دشائینان و آلائینان میشود. ایل بیرانوند به شرح زیر به طوایفی تقسیم میشوند:

1-دشائینان:

شعبان

شاهوردی

دیوکان

دلیران

چغلوند

پیرداده

رش

شلکه

2-آلائینان: دارای دو فرزند به نام قباد  اسد بود که هر کدام از آن ها فرزندانی داشتند که به شرح زیر تقسیم میشوند:

1-اسد:

زیدعلی

بارانی

کر

مهراب

2-قباد: 

1-شمس الدین

2-یاراحمد

3-سبزعلی

هرکدام از آنها به شرح زیر تقسیماتی دارند:

زیدعلی:1-گنجعلی2-محمدعلی 3-چراغعلی(فتح عالی و علی صالح) 4-عینعلی(قربانعلی علی نقی شفیع زکی)  5-نرکعلی 6-کرمعلی

بارانی:1-درکسان 2-چغافرین 3-حافظ 4-شرفبک 5-پاسان 6-هونی 7-مارآب

مهراب:1-صفر 2-چرمارن 3-کوسه 4-میخک 5-زنجبیل

کر:


نظرات 11 + ارسال نظر
لَشنی زند حسنوند سه‌شنبه 10 دی 1398 ساعت 23:17

درود بر خان دائی های عزیزم که باعث افتخارند

مهدی جمعه 21 تیر 1398 ساعت 14:42

سلام
ما در استان کرمان (شهر رابر) زندگی می کنیم گفته میشه که از لرهای بیرانوندیم و جدمان از نوادگان شمس الدین هست میخواستم ببینم در نوادگان شمس الدین فردی بنام شیرزاد هست یا نه؟

احمدی شنبه 9 خرداد 1394 ساعت 20:55

اولاد بارانی؟ نقدعلی وهونی
اولادهونی؟ خلیل بگ.شرفبگ.همیبگ.حافظبگ
اولادخلیل بگ؟ شفی.ماراب.افراسیاب.چیافرین.درکسان.مزی.سفی.
اولادماراب؟ فرضعلی.سهراب.نظرعلی.علی عباس.
اولادافراسیاب؟ پاسان
اولاددرکسان؟ شعیب.رنجه.ولی خان
اولادچیافری؟ احمد.جمعه.کویل.کلاخه.
اولادشفی؟ یوسفبگ.خلیلبگ.میرزابگ.چراغبگ
اولادیوسفبگ؟ بهرام.محمد.عالی.حسن بگ.براکه
اولادبهرام؟ شاه رضا.میررضا.احمد
اولادمحمد؟ گدا.پارویی.نامدار
اولادحسن بگ؟ عباس.تراب.ممه.شیخمراد
اولادشیخمراد؟ حاجیمراد.تاجمراد.غارتی.کامراد
اولادچراغ بگ؟ رحیم.شفی.درویش.محمدولی
اولادرحیم؟ صیداحمد
اولادعباسی؟ صیدعیسی.صیدموسی.
اولادصیدموسی؟ حاج لطف الله.
اولادحاجیمراد؟ وخمی.یارمراد.نورمراد.کبودمراد.
اولادخلیلبگ؟ تهماسب.رشید.مرادبگ.هاشم.کاظم.
اولادرشید؟ بگشیر.بکرضا.حقه
اولادبگشیر؟ جمشید
اولادبکرضا؟ امیدعلی.مرادعلی.محمدولی
اولادحقه؟ حاج علی.صیدعلی.براتعلی
اولادطهماسب؟ محمدباقر.محمدمیرزا.میرقاسم.محمدقاسم
اولادکاظم؟ صید.عباس.خنجر
اولادعباس؟ غریبه.لازم.ازاد.کهزاد
اولادهاشم؟ شیخحسین
اولامرادبگ؟ پاپی.کریم.نظر.صفر.خلیل بگ.محمدعلی.کنام بگ
اولادپاپی؟ صیدنبی.حسین اقا
اولادخلیل بگ؟ ماشاالله

محمد بیرانوند یکشنبه 3 اسفند 1393 ساعت 16:32

برادر خوبم جناب آقای زیدعلی سلا م از اینکه قبول زحمت فرمودید ممنونم انشاله خداوند توفیق دهد از نزدیک خدمت برسم
سرگذشت امرعلی کتار
در عصر ناصر الدین شاه دوره ای است که قدرت و شکوه سلطنت ناصری بیش از هر زمان دیگر در عصر قاجار بر کلیه شئون مملکتی سایه گستر شده بود. بسط و نفوذ قدرت شاه قاجار که مظهر کامل دولت مرکزی بود. در سراسر کشور عملاً دایرة نفوذ متنفذین محلی را هرچه بیشتر تنگ تر نمود و قدرت مرکزی جایگزین قدرت های محلی شد. لرستان پیشکوه تحت نظارت شاه مستبد و خونریز قاجار درآمد و عشایر لر و طوایف آنجا سرکوب و منکوب شدند. سطوت و قدرت ظل السطانی حسینقلی خان ابوقداره، سرکش ترین و قدرتمند حاکم پشتکوه و فرمانروای مطلق العنان کوهستان های زاگرس ، لرهای رام نشدنی آنجا را چنان مرعوب ساخت که حتی پشتکوه، دورترین و صعب الوصول ترین ایالت را در حوزه اقتدار و نفوذ حکومت مرکزی درآورد. پس از برکناری ظل السلطان ، مجدداً ایلات وعشایر لرستان ـ چه پیشکوه و چه پشتکوه ـ سر از فرمان برتافتند و حکومت با اعزام شاهزادگان قاجار برای ایجاد امنیت و آرامش در لرستان به جایی نرسید و وقوع انقلاب مشروطه نیز عامل مضاعف دیگر را در ایجاد خودسری در لرها و لرستان بود. حکومت مرکزی و عوامل مزدورشان از هر جنایتی جهت سرکوب عشایر استفاده می کردند . تنها سرپناه عشایر چادرسیاه بود که بارها بارها به بهانهای مختلف مورد هجوم نیروهای قرار میگرفت وبه آتش کشیده می شد. اموال ونموا میس مردم از ظلم وستم قشون حکومتی ومزدوران والی در امان نبود بطوری که آسایش وآرامش از آنها سلب شده بود . مردم ایلیاتی بناچار به مقابله با آنها می پداختند ودر زد وخورد بین عشایر ومزدوران حکومتی چه خانواده بی خوانمان وچه خونها به زمین ریخته شد .چه پدران ومادرانی بی فرزند وچه فرزندانی بی پدر یا مادر شدند و ... یقینا در چنین مواردی حتی اگر مقصر نیروهای حکومتی باشند از عملکرد و ظلم آنها چشم پوشی وتنها مقصر این همه جنایتها به عشایروایلیاتی نسبت داده میشد .زیرا قصد وقرض تضعیف و سرکوب آنها بود . وجهت درست جلوه دادن عملکرد خود نفراتی را از عشایر بعنوان مقصر معرفی وخود نیز به تعقیب آنها براه افتاد ودر اولین برخودر یا آنها را میکشتند ویا تحویل میداند و به ذهم خود قاعله را می خواباند ند. مردم عشایر پشتکو اکثرا از ایلات بیرانوند طایفه زیدعلی بودند که عمده آنها که در نوک پیکان مبارزه ودر گیری با قشون حکومتی قرارداشتند طایفه با غیرت زیدعلی در دوران قاجار ورضاشاه متحمل تلفات وخسارات زیادی گشتند بطوری که از تعارض عمال حکومت در امان نبودند . مبارزات وجنگاوریهای آنها زبانزد عام وخاص بوده وهست . در دوران قاجار باروی کار آمده محمدعلی شاه قاجار بدلیل بی کفایتی و هرج ومرج در کشور والیان و خوانین و مامورین حکومتی از فرصت استفاده کرده وبا زورگویی برظلم وستم خود افزودنند . جهت بفرمان گرفتند توان مردم چنگ ودندان نشان می دادند . امرعلی فرزند علی حیدر از ایل بیرانوند طایفه زید علی از نوادگان گنجلی بهمراه سایر برادران خود از هرو به منطقه کبیر ییلاق و قشلاق میکرد وی از جوانان دلیر وبا غیرت بود بطوریکه که در درگیرهای زیاد با متجاوزان ومزدوران حکام محلی ودولتی وسایرا یلات که قصد تعرض به آنها را داشته اند شر کت داشته ورشادتهای زیادی را بخرج داده است دلاورمردانه جنگیده وباعث ناکامی دشمن شده است . عوامل حکومتی به هیچ چیز وهیچ کس رحم نمی کردند . طوری شده بود که زنان وبچه های خوردسال با دیدن نیروی حکومت به پناگاه می رفتند وخود را از دید این ظالمان مخفی میکردند وآنها همه چیز مردم را مال خود می دانستن و از غارت آنها اباعی نداشتند . امرعلی در جنگ پشتکوه که در ارتفاعات کبیر کو روی داده دوشادوش برادران زیدعلی بیرانوند و ..... جانانه با سربازان ومزدوران حکومتی می جنگد.این جنگها مدتی طول می کشد و باعث تضعیف جنگجویان ایلیاتی می شود.بدلیل ازدیاد قشون دشمن نیروهای ایلات پراکنده می شوند . تعداد ی از آنها کشته زخمی، تعدادی دستگیر وتعدای متواری وتحت تعقیب نیروهای حکومتی قرار میگیرند . امرعلی یاغی میشود و در یکی از مخفی گاهایی که می شناخته (در کبیر کوه)مخفی می شود . دژخیمان حکومت به زن وبچه رحم نکرده و چادر ها را به آتش میکشند . قوای حکومتی بشدت در تعقیب افراد متواری هستند بطورکه حتی فرصت دیدار با خانواده وفامیل را پیدا نمی کنند . امر بدون آنکه از قوم وقبیله خود خبر داشته باشد جهت حفظ جان خود به مورموری و موسیان وسپس به عراق میرود . امرعلی چندین سال در عراق می ماند ونزد اساتید آهنگری حرفه می آموزد بعد ازاینکه احساس امنیت میکند به طور ناشناس به موسیان برمیگردد. (وی در ساخت ابزالات کشاورزی و کتاره یا کتار که خنجر وشمشیری کوتاه بالبی پهن بوده مهارت بسیار زیادی داشته است .) ایشان به همین واسطه جهت امرار معاش خود کارگاه آهنگری را انداخته وبه ساخت لوازم مورد نیاز مردم می پردازد به طوری که از مردم عرب ممالک بخصوص عراب همسایه که با ایشا ن رابطه داشتند نیزمشتری پیدا کرده و بعضا"ساخته های خود را با سلاحهای گرم معاوضه وبه عشایر همجوار می فروشد . آوازه دست ساخته های امرعلی به همه جا میرسد . مردم به دلیل مهارت وی در ساخت این سلاح او را امرعلی کتار می نامیدند . امرعلی کتار از ایل دیناروند همسر اختیار کرده وصاحب 5 فرزند بنامهای مرشد ، کرمجان، پنجعلی ، علی حیدر و میرحسین میشود . فرزندان امرعلی به سن بلوغ رسیدند وپدر را درساختهای او یاری کردند بطوری که این امر باعث شده .پدر وفرزندان بعد از مدت طولانی به قوم وایل خود برگردند . فرزندان امرعلی بهمراه پدر همراه ایل به سرزمین اصلی خود هرو پاراه پونه وسوکی برگشتند . بدلیل کهلت سن امرعلی کتار از دنیا می رود ودر قبرستان دارسوز سوکی به خاک سپرده میشود . فرزندان امرعلی کتاربه زندگی ییلاق وقشلاق خود ادامه میدهند . از ایل خود همسر اختیار کرده ( مرشد از طایفه زنجفیل بیرانوند ، کرمجان 2همسر «اولی طایفه دالوند ودومی بیرانوند زنجفیل »، پنجعلی از طایفه میخک ، علی حیدراز طایفه چرمارن و میرحسین از طایفه میخک) بطوری که با گذشت زمان فرزندان امرعلی کتار بزرگ شده وخود به تیره بزرگی تبدیل میشوند ودربین مردم منطقه به طایفه کتر که برگرفته از کلمه کتار است شناخته میشوند. حکومت مرکزی دستخوش حوادث جدیدی شده بود رضاخان میرپنج فرمانده قزاقها عملا" حکومت را در دست گرفته بود . سیاست حکومت براین بود که به هر طریق ممکن مقاومت و توان ایل بیرانوند و سایر طوایف را در هم شکند . اما این امر باعث شده ایل بزرگ بیرانوند به تحرکات خود برعلیه حکام جور ستم بافزاید و با جمع آوری جنگجویان دلاور به مقابله بادشمن داخلی وخارجی بپردازد به طوری که لشکریان روسی با رشادت این بزرگ مردان از سرزمین لرستان به عقب راننده شده وتار مار شدنند . بنا بگفته بزرگان نمونه های بارز حضور برزگ مردان طایفه زیدعلی در این مبارزات فرماندهی بزرگ مرد تاریخ جهانشاه زرینجو و دوستعلی خان ویارانی همچون کرمجان ،مرشد ، مهرعلی ، محمدعلی ، براری ومیرحسین که از فرزندان ونوادگان امرعلی کتاراز طایفه زیدعلی تیره گنجعلی و سایر قهرمانان این طایفه می باشدحکایت دارد .

خواهش میکنم برادر عزیز. درخدمتم برادر بسیار خوشحال شدم

محمد بیرانوند شنبه 25 بهمن 1393 ساعت 19:41

جناب زیدعلی سلام . من وبلاکها را خوانده ام وبلاکی ننوشته ام مطالب نوشته شده را تا حدودی قبول دارم . میرکه ومنت وشگرعلی فرزندان گنجعلی دوم هستند . امرعلی از فرزندان ویا نوادگان گنجعلی اول است . بزرگان براین عقیده اند که یا برادر نادر است یا فرزند علی حیدر . که در دوران محمدعلی شاه قاجار تا حکومت رضاشاه حیات داشته است .

سلام. درسته پس مطالبتونو به صورت کامل کامل برای من بفرستین تا در فیسبوک بزرگان لرستان و سایت بزرگان لرستان قرار دهم.

محمد بیرانوند جمعه 21 آذر 1393 ساعت 17:54

جناب مظفر سلام
اولا امرعلی یکی از فرزندان گنجعلی بوده و در بین ایل بیرانوند مردان بزرگ وصاحب نامی دارند دوما در مطالبی که نوشته اید افرادی که با دو نا م خطاب شده اند به عنوان دو نفر به نام آنها اشاره شده است مثلا نرکعلی و کرمعلی یک نفرند شما دو نفر به حساب آوردید . لذا این گفته شما را که امرعلی را خودم اضافه کردم قبول ندارم .شما اگر لطف کنید تحقیق کنید به نتیجه خواهید رسید . ضمنا عرض می کنم که ایمیل ندارم

دوست عزیز اگر ایمیل نداری چطور وبلاگ ساخی و مطلب گذاشتی داخلش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ درضمن من قبول ندارم که گنجعلی ها پشت سر کسی بوده باشند که شما فرمایش کردید. بهتره بدونید گنجعلی ها در تمام دوران همیشه به عنوان سرکرده بودن

محمد بیرانوند دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 21:40

جناب مظفر بیرانوند سلام
با تحقیقی که از بزرگان داشته ام گنجعلی دارای 4 فرزند است بنامهای میرکه ،منت،امرعلی،شگرعلی .در صورتی که در کتوب وسایر مقالات به دو فرزند او میرکه ومنت اشاره میشود . لطف کنید در مقالاتی که زحمت می کشید به این امر اشاره نوشته شود.

سلام دوست عزیز. گنجعلی سه فرزند داشته است: میرکه منت شگرعلی. امر علی را شما خودت اضافه کردی. اصلا چرا ایمیلت را نمیدی؟؟؟؟

کامران شنبه 24 آبان 1393 ساعت 20:18

عزیز دلم سبزعلی فرزند قباد است نه دشت اینو شما بیست طایفه مهم را زیر سوال بردید

محمد بیرانوند جمعه 16 آبان 1393 ساعت 15:43

جناب مظفر زیدعلی بیرانوند سلام
من از زیدعلی ها هستم جد ما امرعلی فرزند گنجعلی بود ه ودر دوران قاجار بدلیل تحت تعقیب بودن حکومت ازایل خود جدا شده ومدتی در عراق بوده . چند سال بعد بطور ناشناس به موسیان میاید . همسر اختیار میکند.وی به واسطه مهارت زیاد که در ساخت ابزار جنگی به نام کتاره یا کتار داشته است به امرعلی کتار معروف میشود .صاحب 5فرزند پسر بنامهای مرشد،کرمجان،پنجعلی،شاه حسین ومیرحسین میشود (فرزندان امرعلی کتار جزء سرباران وسرداران علیمردان خان بوده اند (در وبلاک مروری برسرگذشت کتر به آن اشاره شده است). به مرور زمان فرزندان امر کتار به طایفه کتر که در حال حاضر بیش از 300خانوار هستندو عمدتا با فامیلی بیرانوند (در دره شهر وچم مهر والوار گرمسیری ) وبعضادر هرو بافامیلی دالوند در و سایر نقاط کشور که ساکن هستند با فامیلی های متعدد زندگی می کنند . الحمدالله فرزندان برومند این قوم در عرصه های علمی ، صنعتی ، ورزشی ، کشاورزی و ادارات و نهادها حضور داشته وبا درایت و مدیریت خود برای مملکت جمهوری اسلامی ایران افتخار آفریدند . رزمندگانی با جایگاه و رتبه های عا لی داشته اند و دارند و در طو ل 8 سال دفاع مقدس قهرمانانه جنگیدند. شهداو جانباز ان زیادی تقدیم اسلام کردند . موقعیت وجایگاه این طایفه شریف برکسی پوشیده نیست . مردم داری ،سخاوت ، هم نوع دوستی ، دیا نت ،ارادت به اهل بیت در مراسمات و امورات خیر بیان گر این امر است .

بیرانوند یکشنبه 20 مهر 1393 ساعت 15:14

1:سبزعلی فرزند قباد می باشد
2:بارانی شامل دو فرزند به نام نقدعلی و هونی می باشد
نقدعلی:خلیل بک،شرف بک،حافظ و همی بک
1:خلیل بک:شفیع،سفیع،مضیع،ماراب،درکسان،افراسیاب وچغافرین
2:شرف بک:داود،سرافراز،نقدعلی و ابراهیم
3:حافظ:مراد علی،آسف علی،جافرعلی ،سفی بک و رحیم بک
4:همی بک:فرخ خان،فریدون خان،عیسی خان

ولی قبادها هرگز سبزعلی ها را جز خودشون نمیدونند و در تمام منابع معتبر قدیمی نیز سبزعلی را جز دشائینان میدانند...

علی پنج‌شنبه 3 بهمن 1392 ساعت 12:46 http://ali-hort.blogsky.com

زنده باد هرچی کرده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد