کدخدامظفربه لحاظ سطح سوادازبقیه یک پله بالاتربوده است. ولی اشتباه نکنید ایشان به لحاظ شجاعت وجنگ آوری درآن دوران سیاه لرستان که دوران غارتگری بود نفر100 ایل کربیرانوندهم نبوده.به داستان زیرتوجه کنید: روزی ازروزها غارتگران کرازجمله داربلوط وحاج علی وبراتعلی وملک جان به سرکردگی مرحوم آمحمد غارتی راازسربنداراک می آورندکه به بهای سنگینی تمام میشود ودرمیانه راه درسراشیبی سربندبه بروجردباقوای دولتی درگیرمی شوندوچندتن ازآنان رامقتول می کنند(به عبارتی بنده ازقدیمیها شنیدم که تیرشان به خاک نخورد) بعدبه رسم احترام این غارت که شامل صدهاگوسفندبوده رابرای تقسیم به نزدکدخدامظفرکه بزرگ طایفه بوده می برند ولی مظفربه سهم بیشتربرای خود اصرارمی کند.ومرحوم آمحمد ناگهان عصبانی میشود وبه زبان لکی می گوید: مه سینم داسه ور گوله. به کدخدامی گویدماجنگیدیم وسینه به گلوله دادیم آنوقت توسهم بیشتر می خواهی !
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ای جونم...... من عروس خانوادشونم....
پدر بزرگه عشقمو عشقه.....لایک هوارتا
کدخدامظفربه لحاظ سطح سوادازبقیه یک پله بالاتربوده است. ولی اشتباه نکنید ایشان به لحاظ شجاعت وجنگ آوری درآن دوران سیاه لرستان که دوران غارتگری بود نفر100 ایل کربیرانوندهم نبوده.به داستان زیرتوجه کنید:
روزی ازروزها غارتگران کرازجمله داربلوط وحاج علی وبراتعلی وملک جان به سرکردگی مرحوم آمحمد غارتی راازسربنداراک می آورندکه به بهای سنگینی تمام میشود ودرمیانه راه درسراشیبی سربندبه بروجردباقوای دولتی درگیرمی شوندوچندتن ازآنان رامقتول می کنند(به عبارتی بنده ازقدیمیها شنیدم که تیرشان به خاک نخورد)
بعدبه رسم احترام این غارت که شامل صدهاگوسفندبوده رابرای تقسیم به نزدکدخدامظفرکه بزرگ طایفه بوده می برند ولی مظفربه سهم بیشتربرای خود اصرارمی کند.ومرحوم آمحمد ناگهان عصبانی میشود وبه زبان لکی می گوید: مه سینم داسه ور گوله.
به کدخدامی گویدماجنگیدیم وسینه به گلوله دادیم آنوقت توسهم بیشتر می خواهی !